نيكان و روهاننيكان و روهان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

نیکان و روهان ضربان قلبم

بدون عنوان

1390/2/31 14:29
نویسنده : نسرین
387 بازدید
اشتراک گذاری

درد واكسن

29/1/87 روز يكشنبه قندك مامان وارد هيجده ماهگي شد و ساعت 9 صبح همانروز وقت دكتر براي واكسن (سه گانه و فلج اطفال يادآور) تعيين شد و اون راهي كرديم وقتي واكسن زده شد نيكان برخلاف ماههاي ديگه كه كمتر گريش در اومده بود ايندفعه خيلي گريه و ناله كرد و هي پاهاشو نشون ميداد و هر وقت ازش مي پرسيدم نيكان كجات درد ميكنه اشاره به پاهاش مي كرد. خلاصه اين درد پا يك و نيم روز طول كشيد تا دردشو قندك مامان كمتر حس كنه تا بتونه كمي راه بره . قندك مامان واكسن براي پيشگيري از بيماريهاي مختلف ضروريه پس پسر خوبي باش و گريه نكن.

لوس بابا

شب روزي كه واكسن نيكان رو زديم قندك مامان مثل شبهاي قبل نتونست خوب بخوابه و خودشو بيشتر براي باباش لوس ميكرد و دوست داشت تو بغل باباش باشه و به هيچ عنواني راضي نميشد از بغل باباش و يا حتي از روي پاهاش پايين بياد و هر دفعه كه ميخواست نيكان رو سر جاش بخوابونه زودي نيكان متوجه ميشد و بنا به گريه و قيل و داد ميگذاشت. راستش اونشب بابا بهرام اصلاً نتونست بخوابه ولي در عوض برعكس شبهاي ديگه اين من بودم كه كمي بيشتر از اون تونستم بخوابم.

 صداي زنگ جاي موسيقي

خونه مامانم بوديم زماني كه  صداي زنگ در ورودي اومد قندك مامان تندي دويد طرف آيفون تصويري و وقتي كه خاله سميه رو ديد شروع كرد به رقصيدن و وقتي خاله سميه بالا اومد نيكان هنوز در حال رقصيدن و شادي كردن بود و وقتي كه آيفون لحظه بعد تصوير اون رفت قندك مامان شروع كرد به گفتن چيه؟ چيه؟ (يعني چرا) و وقتي خاله سميه رو ديد كلي دوباره براش رقصيد. (آخه قندك مامان خوبه آيفون موسيقي برات پخش نميكنه وگرنه حتماً ديسكو راه مينداختي)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)