بدون عنوان
4/87 كادوي روز مادر سال 87 وقتي بابا اومد خونه با دو جعبه كادو كوچيك و بزرگ و اونها رو داد به من و گفت: اين كادو كوچيكه از طرف نيكان به مامانش و نيكان هم داشت اين ماجرا رو نگاه ميكرد و وقتي از بابابهرام تشكر كردم و كادوها رو گرفتم و گذاشتم روي ميز. قندكم هر دو كادوها رو با زحمت از روي ميز بلند كرد و آورد طرف من و با لبخند اونها رو به من داد. عزيز دلم لبخند زيباي تو بهترين كادوي دنيايه براي مامان. 7/4/87 پا روي قورباغه جمعه شب 7/4/87 با مامانم و خواهرهام قرار گذاشتيم بريم پارك ارم و براي اينكه مدت طولاني اونجا باشيم شامي هم تهيه كرديم. نيكان صبح جمعه كه بيدار شد ديگه اصلا نخوابيد و وقتي هم كه غروب به پارك رفتيم هيجان و بازيگوش...
نویسنده :
نسرین
13:53